گزارش | "تجرد زنان" از زبان کارشناسان
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، همایش آسیبهای فرهنگی خانواده با محوریت واکاوی جامعه شناختی پدیده تجرد، پنجشنبه، در سالن همایشهای مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با حضور اساتید، محققان و دانشپژوهان این مرکز آموزشی پژوهشی برگزار شد.
خانواده در اسلام بهترین جایگاه و موقعیت برای زندگی، تربیت و بالندگی نسلهای آینده هر جامعهای است که ریشه در تعالیم دینی و غنای فرهنگی ما دارد.
خانواده کانون مقدسی است که بایستی حریم آن حفظ شود و برای استحکام، پایداری و صیانت از حدود آن برنامهریزی نمود و جدیت به خرج داد. بر همین اساس یکی از اهداف اصلی دشمن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران آسیب زدن به کانون مقدس خانواده است.
در این همایش مراکز مختلف فرهنگی و علمی، این مرکز آموزشی_ پژوهشی را یاری کردهاند.
آستان قدس رضوی، آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س)، مرکز تحقیقات زن و خانواده، دانشگاه قم، دانشگاه الزهرا(س)، دانشگاه معارف اسلامی، شورای فرهنگی_ اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، جامعه المصطفی(ص)، کمیته امداد امام خمینی(ره)، سازمان فرهنگی_ ورزشی شهرداری قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، تیپ مستقل83 امام جعفر صادق(ع)، آموزشگاه حضرت ولیعصر(عج) سپاه شهرستان آباده، حوزه علمیه خواهران نرجس خاتون تهران، مؤسسه اندیشه مسطور و خبرگزاری رسا از جمله این مراکز هستند.
آنچه در ذیل می آید گزارشی از این نشست علمی است.
معضل تجرد در جامعه بیش از هر چیزی گریبان زنان را گرفته است
سید حسین شرف الدین، قائم مقام گروه جامعه شناسی مؤسسه امام خمینی(ره) در ابتدای این همایش ضمن خوشآمد گویی به حضار، در رابطه با نهاد خانواده به سخنرای پرداخت و گفت: خانواده یکی از نهادهای اصیل، بنیادی است که کارکردهای بیبدیلی دارد.
امروزه نهاد خانواده در جامعه مدرن به شدت دچار مشکل شده و حتی در برخی از کشورها عملاً در حال احتضار است.
ویلیام گاردنر در کتاب جنگ علیه خانواده، تصریح میکند که «در جهان معاصر جنگهایی به شکل رسمی علیه خانواده به راه افتاده است» و متأسفانه کشور ما نیز از حوادثی که این بنیاد مقدس را تهدید میکند، بینصیب نمانده است.
علیرغم تأکید نظام جمهوری اسلامی ایران بر حفظ خانواده، شاهد معضلها و بحرانهای بسیاری هستیم و هر چه زمان پیش میرود، با مشکلات جدیتر در این عرصه مواجه میشویم.
هر چند که بحث تجرد مربوط به زنان و مردان میشود، اما این معضل بیش از هر مسألهای گریبان زنان جامعه را گرفته و غالباً به حوزه مطالعات زنان ارتباط مییابد.
بر اساس آمارهای رسمی ارایه شده، جمعیت زنان در جامعه ما بیش از مردان است، از این رو حتی اگر هر مردی در این جامعه ازدواج کند، باز هم تعدادی از خانمها بدون همسر باقی خواهند ماند.
بیرغبتی در ازدواج صرفاً در خانمها وجود ندارد. افزایش بیرغبتی خانمها در ازدواج، شرایط و زمینههای تجرد در جامعه را فراهم میآورد اما این بیرغبتی برای ازدواج در میان مردان جوان ما نیز افزایش چشمگیری داشته است.
در جامعه ما تجرد از سوی آقایان موضوعی اختیاری و انتخابی تلقی میشود، در صورتی که این معضل از سوی جامعه در بین خانمها مسألهای اجباری و تحمیلی به شمار میآید.
تجرد ابتدایی در خانمها تا آن که به سن 49 سالگی برسند، طلاقهایی که در سنین جوانی به وقوع میپیوندد و خانمهایی که همسر آنها بنابر دلایلی فوت میکند، اصلیترین مصادیق تجرد در کشور به شمار میآیند.
توصیف وضعیت موجود در جامعه، پیامدها و آثار این وضعیت و ارایه راهکار برای برطرف کردن این معضل، موضوع مهم در حوزه تجرد است.
هیچ معضلی را نمیتوان به طور کلی از جامعهای حذف کرد، اما با مدیریت و راهکارهای مناسب میتوان آن را کاهش داد یا مانع روند افزایشی آن در آینده بود.
تجرد در گفتمان مدرن به آغوش کشیده شده و مورد استقبال قرار میگیرد
در ادامه این همایش، سهیلا صادقی استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران با اشاره به افزایش بسیار فراوان مشکلات و آسیبهای اجتماعی گفت: بیتردید بحث نهاد خانواده را نمیتوان جدای از کانتکستهای اجتماعی و اقتضائات کلان کشوری تبیین و تحلیل کرد.
بسیاری از افرادی که در حوزه تجرد کار کردهاند، غالباً نگاههایی در سطح کلان داشتهاند، بدین معنا که چه عوامل اجتماعی و ساختاری مانع ازدواج جوانان شده است؟!
این نگاه ساختاری گرچه نگاه خوبی است، اما همواره ما را به یک سری فاکتورها میرساند که به طور مطلق صحیح نیست.
نگاه ساختاری تأکید میکند که اقتضائات اقتصادی، بحث بیکاری و عدم اشتغال یکی از معضلات جدی در ازدواج جوانان است در حالی که بیشتر تجردگرایی در میان طبقات متوسط و رو به بالا مشاهده میشود که مشکلات و نیازهای اقتصادی ندارند.
بنابر آماری که علیاکبر معصوم ارایه کرده است، در سال 1384، حدود 49 درصد از مردان در جمهوری اسلامی ایران بین 20 تا 24 سالگی ازدواج میکردند و 43 درصد از زنان این سرزمین نیز در سن 15 تا 19 سالگی ازدواج میکردند، در حالی که همین آمار در سال 90 برای هر دو جنس مرد و زن 11 درصد کاهش داشته است.
اگر آمار در کانتکست اجتماعی تبیین و تفسیر نشود، جز یک مشت عدد دروغ چیز دیگری نخواهد بود. این که گفته میشود سن ازدواج در آقایان 11 درصد کاهش یافته است، بدین معنا نیست که این افراد قرار نیست ازدواج کنند، بلکه بدان معنا است که سن ازدواج برای مردان از سن 20 تا 24 سال به سن 24 تا 29 سال انتقال یافته است.
افزایش سن ازدواج در کشور خیلی جای نگرانی ندارد. چرا که در بسیاری از اوقات تصمیماتی که از سوی کنشگران(ازدواج کنندگان) سر میزند، بعضاً تصمیمگیریهای عقلانی است.
امروزه طول دوره تحصیلات جوانان و ساختار اشتغال تغییر یافته است، بر این اساس طبیعی است که کنشگران نسبت به شرایطی که در آن قرار دارند، طور دیگری تصمیمگیری کنند.
تحقق (Maturity)، بلوغ جسمی و جنسی در افراد کفایت نمیکند تا شخصی دست به تشکیل زندگی مشترک بزند، چرا که رسیدن به بلوغ اجتماعی و اقتصادی نیز از جمله مسایلی است که شرایط تحقق مقدمات تشکیل زندگی مشترک را فراهم میسازد.
مبحث تجرد در حوزه خانواده با توجه به گفتمانهای سنتی تا مدرن، سابقهای بیست ساده دارد.
ما با یک تحلیل گفتمانی تلاش کردیم، آن اظهارات مهمی که بدنه هر گفتمانی را شکل میدهد، استخراج کنیم و به این نتیجه رسیدیم که در گفتمان سنتی تجرد دخترها بیشتر از پسرها (problematic) یا مشکلساز تلقی میشود، تا آنجایی که دختران ترشیده واژه رایجی در جامعه به شمار میآید.
گفتمان سنتی ازدواج را یک توفیق نهایی میداند، به همین علت تأکید فراوانی بر ازدواج دارد.
آن نگاه قدسی مآبانهای که در گفتمان سنتی وجود دارد، تجرد در زنان را نوعی نقص میداند و ازدواج نکردن زنان را به منزله انحراف از زنانگی تلقی میکند.
در گفتمان سنتی عاملیت و توانمندی زنان در ورای روابط زناشویی کاملاً انکار میشود، بنابراین در این گفتمان زمانی میتوان یک زن را توانمند به شمار آورد که در حوزه خانواده و در معیت همسر باشد.
در حالت کلی، تمام پیامهای فرهنگی در گفتمان سنتی، در آنِ واحد نمیتواند بپذیرد که یک زن هم مجرد و هم فرد مثبتی باشد.
گفتمان مدرن در رابطه با تجرد در زنان تحت تأثیر نظریهپردازی فمینیسمی است، به طوری که تجرد در گفتمان مدرن به آغوش کشیده شده و مورد استقبال قرار میگیرد.
در این گفتمان تجردگرایی شاخصی برای آزادی به حساب آمده و تجرد زنان نه به عنوان درماندگی و استیصال، بلکه به عنوان یک انتخاب شخصی مورد تأیید قرار میگیرد.
در گفتمان مدرن واژههایی همچون درماندگی وجود نداشته بلکه جای خود را به انتخاب شخصی میدهد و در واقع مجرد بودن در کانتکست توانمندی تفسیر میشود.
نمیتوان نسخه مقابله با معضل تجرد در غرب را برای مردم مسلمان ایران هم پیادهسازی کرد
در ادامه این همایش فرشته روحافزار، مدیر رصد و آمار شورای فرهنگی اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی با سخنرانی در موضوع تجرد در ایران و غرب گفت: عالم بر اساس زوجیات خلق شده است، از این رو هیچ مادهای را نمیتوان یافت که زوج نداشته باشد.
متأسفانه گاهی اوقات شاهد مقایسه سبک زندگی اسلامی و غربی هستیم. اساساً نگاه مقایسهای مقوله ازدواج در اسلام با فضای غربی درست نیست، چرا که مدل و سبک زندگی مردم غرب با مردم مسلمان ایرن بسیار تفاوت دارد.
در غرب کم و کیف ارتباطات از 10 سالگی به افراد آموزش داده شده و امکانات لازم در اختیارشان قرار داده میشود و نیازی به سرکوب کردن برخی از نیازها نیست، بنابراین ما نمیتوانیم مدل زندگی یا تحقیقات غربی را منبعی برای زندگی جوانان خود قرار دهیم چرا که سبک زندگی ما ایرانی اسلامی است.
اگر بنا است مشکلات و مسایل زندگی مردم ایران را با نگاه غربی اصلاح کنیم، باید از همه آن نگاهها تقلید کنیم. اساس زندگی مردم غرب با اسلام و زندگی پاک مردم ما مخالفت دارد. یک زن و مرد ایرانی نمیتوانند یک لحظه تصمیم بگیرند که زندگی مشترکی با یکدیگر آغاز کنند و چند روز بعد آن را به اتمام برسانند.
در سراسر جهان عدهای هستند که موفق به ازدواج نمیشوند که زنان غالب این افراد را شامل میشوند. کشورهای غربی با تشکیل زندگیهای موقت و ارتباطات آزاد برای این مشکل راه حل درست کردهاند اما باید دید ما هم باید برای پدیده تجرد در کشور خود، همان نسخهای را بپیچیم که غرب برای مجردان خود تدارک دیده است؟!
نتیجه زندگیهای موقت و ارتباطات آزاد در غرب این بوده است که 73 درصد از فرزندان حاصل از این نوع سبک زندگی آسیبپذیرتر از افرادی هستند که در خانوادههای عادی زندگی میکنند.
بر اساس آمارهایی که سازمان ملل ارایه داده است، زنانی که از 15 تا 50 سالگی مجرد بودهاند، 50 برابر بیشتر از خانمهای همسرداری که حتی در میانه زندگی خود با همسر خود طلاق گرفته باشند، در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند.
هر زن و مردی نیاز به عاطفه دارد اما اگر بخواهد این عاطفه را از آبشخور هر جایی، هر دمی و هر شکلی تأمین کند، منجر به سرخوردگی و بیاعتمادی میشود. این مطلب مسألهای است که در سراسر جهان مورد توافق است.
زنان غربی تمایلی به زندگیهای موقت ندارند، آنها به دنبال زندگی پایدار هستند اما به سبب زیادهخواهیها و تنوعطلبیهایی که در جوامع غربی رواج دارد، مانع از این میشود که در این زمینه به موفقیت برسند.
در پَسِ این نوع زندگیها، ارتباطات و زوجیتهای غربی، ما نمیتوانیم بگوییم که زنان و مردان غربی در تجرد به سر میبرند.
برخی از افرادی که در غرب زندگی میکنند به صورت رسمی ازدواج نکردهاند، اما شریکی برای زندگی خود برگزیدهاند که چکش چنین سبک زندگی و ارتباطی بر سر فرزندان کوبیده میشود.
هر چند قوانین بسیار خوبی برای حمایت از زنان در غرب وجود دارد، اما حاصل این حمایتها منجر شده است20 میلیون فرزند در آمریکا پدران خود را نمیشناسند.
تجرد در غرب به منزله تشکیل ندادن زندگیهای دائمی است، در چنین جامعهای افراد با تشکیل زندگیهای موقت با یکدیگر ارتباط دارند، از این رو نمیتوان نسخه مقابله با معضل تجرد در غرب را برای مردم مسلمان ایران هم پیادهسازی کرد. چرا که سبک زندگی مردم ایران، اسلامی است و نمیتوانند به چنین ارتباطاتی تن در دهند./878/ز۵۰۲/س